سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف مراتنهاازخودم بشنووبگذارتمام کلاغ هاازحسودی بمیرند..

بازوحشیانه عاشقم وچه وحشیلنه میخواهمت...مگراهلیم نکرده بودی؟


+ تاریخ جمعه 92/3/31 ساعت 3:6 عصر نویسنده شکلاتـــ

من
چشمان خیس
دلهره وتشویش
غم
سکوت
تباهی
من
شکایت
درد
انتظار
بی حوصلگی
سیاهی.
من
تنهایی
من
تنهایی
من
تنهایی
من
تا ابد
تنهایی.


+ تاریخ پنج شنبه 92/3/30 ساعت 11:1 صبح نویسنده شکلاتـــ

خسته ام ازاینکه بگویم همه چیزخوب است...فقط اجازه بده خودم باشم.

این تمام چیزیست که ازدنیا میخواهم...

خودم همین...


+ تاریخ چهارشنبه 92/3/29 ساعت 11:7 عصر نویسنده شکلاتـــ

تنهایی ام راپک میزنم تاریه هایم تنفس راکم بیاورد وشرعی ترین خودکشی راتجربه کنم...


+ تاریخ سه شنبه 92/3/28 ساعت 6:12 عصر نویسنده شکلاتـــ

"شب"

به التماس های آخرش نشسته...


+ تاریخ دوشنبه 92/3/27 ساعت 11:18 عصر نویسنده شکلاتـــ

آنقدردلتنگم که حتی ابلیس بروسعت این دلتنگی سجده میکند...


+ تاریخ یکشنبه 92/3/26 ساعت 12:57 عصر نویسنده شکلاتـــ

تو،من وخدا...یک نفراینجازیادی است...


+ تاریخ شنبه 92/3/25 ساعت 7:43 عصر نویسنده شکلاتـــ

مگرقلب من بت بود که خدابرای شکستنش تورافرستاد...


+ تاریخ جمعه 92/3/24 ساعت 6:25 عصر نویسنده شکلاتـــ

اینجاجهنم است ودرامتدادجهنم رودی ازجنس حـــواجاریست..


+ تاریخ پنج شنبه 92/3/23 ساعت 3:0 عصر نویسنده شکلاتـــ

دردیگری می جویم آنچه را درتو نیافتم...واوبه من میدهد آنچه راازدیگری دریغ میکند.


+ تاریخ چهارشنبه 92/3/22 ساعت 1:17 عصر نویسنده شکلاتـــ